با درود و دو صد بدرود خدمت تمامی آیتیونیهای گرامی
پس از گذشت مدید مدتی باری دگر به لطف ایزد و تلنگر دوستان عزم پریشان خود منباب آیتیون نویسی جزم نموده و تمام خطرات آن را بر جان پیش خرید نمودیم
از آنجا که بسی از آخرین دیدارمان می گذرد، تغییرات به رقم خود شگرفی به وقوع پیوست گشته که سعی بر آن میداریم تا شمارا درحد امکان باخبر سازیم
نخست که لشکر سایبر منش آیتیون همانند سیبی از کمر به دو نیم تقسیم گشته و همکاران از یکدیگر اندکی جدا گشتهاند
بدانسان که ما و بابک میرزا و سید به همراه تنی چند از فرماندگان رتبه یک تا سه در قسمتی به سر میبریم و مابقی در سر دیگر
حال این میان ماندهایم با غم دوری جاوید شاه چه کنیم
منباب جمال ایشان بزرگ شاعری ژرف بین چنین سروده که :
"سلسلهی موی دوست، حلقهی دام بلاست"
از ایشان که بگذریم، دگر عزیزی از دوستان عملیات به تازگی از خود گذشتگی کرده و با آیتیون رفت و آمد میفرمایند
در تذکرهی ایشان چنین باید نگاشت که :
آن صدای بی همتا ، آن نگاه پر معنا
آن در پس هر کامنتش در صورتکتاب بسی کشته مرده ریخته
آن نازنینی که دست بر گردن آیتیون آویخته
آن که افکنده بر یابوی هنر، زین
آن که در برابر maxش همه گشتهاند min
کسی نمیباشند جز نوید میرزا مکسیانی
زین پس از ایشان نیز بیشتر خواهید شنفت
از این معارفه ها که بگذریم، به تازگی پروژه نصب "وی ام تی" به مرحله اجرا مشرف گشته و بسی مصائب به ما مرحمت داشتهاند
البته همین امر باعث تبهر همکاران در بالا کشیدن از ارتفاعات گشته و بسی ورزیده گردیدهاند به سانی که به سرعت نور از ترانس و گنتری بالا میروند، اما هنوز در پایین آمدن کمی با مشکل مواجه میباشیم
این مختصر شرحی از اوضاع و احوال این روزهای ما بود
تا آیتیونی دگر بدرود.